دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ اینها کلیدواژههای فهم رمزپول هستند:
• کالا ... پول ... رمزپول
• کنفرانس برتونوودز و توافق اسمیتسونیین
• اینترنت
• تورنت
• بلاکچین
• و بالاخره، بیتکوین که مطلقاً نسخه کامل یک رمزپول متکی بر بلاکچین نیست.
▬ بعد از توافق برتون وودز و اسمیتسونیین،
▬ همسانی پول با پشتوانه طلا از بین رفت.
▬ حالا، ارزش پول، با مبادلات بازار مالی تعیین میشود.
▬ این طور بود که
▬ یک اقتصاد مالی فراتر از اقتصاد واقعی کالایی
▬ شکل گرفت.
▬ نکته اول اینه که
▬ رمزپول، چیزیه که اغلب ما کمی تا قسمتی اون رو تجربه کردیم
▬ یه چیزی شبیه کدهای خرید یا تخفیف که تو فروشگاههای اینترنتی وارد میکنیم...
▬ این کدها، مستقل از فروشگاههای اینترنتی ارزشی ندارن، و ابتدا در فروشگاههای اینترنتی
▬ ارزش خرید مستقل پیدا میکنن...
▬ و بعد، روی پای خودشون میایستن.
▬ این، کل اون چیزیه که در مقدمه شناخت رمزپول، باید بدونیم.
▬ ارزش رمزپول بر مبنای
▬ «توافق سیال اعضای شبکه»
▬ تعیین میشود.
▬ و دیگر نظارتهای حداقلی
▬ بانک مرکزی نیز بر آن برقرار نیست،
▬ و جای آن را نظارت شرکای شبکه گرفته است.
░▒▓
Jeffrey McDonald Chandor, “Margin Call”, 2011.
░▒▓
▬ جان کلام این است:
▬ یک اقتصاد مالی بسیار انتزاعی،
▬ اقتصاد واقعی رو زیر بار خود میبرد.
▬ ولی، نظارت شرکای شبکه چطور اتفاق میافته؟
▬ از طریق اشتراک خودکار رمزها میان میلیونهای رایانه مرتبط با اینترنت که به ترتیب، با فناوری تورنت و نسخه چابکتر اون، یعنی بلاک چین تسهیل شده. این سطح از چابکی و ناسنجیدگی میتونه مشکلاتی با دامنه غیرقابل پیشبینی ایجاد کنه.
▬ گفته میشه این رمزپولها به طور نابرابری توزیع شدن؛ این درسته و میتونه درستتر هم بشه
▬ سؤالی که در ذهن مردم شکل میگیرد این است که رمزپول چطور با ارزش عینی کالایی ارتباط برقرار میکند؟
▬ پاسخ در فروشگاههای اینترنتی است؛
▬ وقتی، یک رمز، به قدر کافی عمومیت پیدا کند،
▬ یا عمومیتی برایش توسط ذینفعان ایجاد شود،
▬ و به هر دلیل داشتن آن برای سرمایهگذارانی ارزشمند شود،
▬ فروشگاههای اینترنتی وارد عمل میشوند و رفته رفته برای رمزپول کشف قیمت میکنند و آن را در فروش کالاهای عینی دخالت میدهند.
▬ در واقع فروشگاههای اینترنتی، رمزپول را به عنوان شی بادوام دارای مطلوبیت عام رسمیت میبخشند.
▀█▄ ۱. «رایانه»
رایانهها فضای محاسباتی خلق کردند که ضمن آنکه انتزاعی به نظر میرسد، واقعی نیز هست.
▀█▄ ۲. «اینترنت»
رایانهها از طریق اتصال به یکدیگر، توانستند از اطلاعات ذخیره شده در یکدیگر بهره ببرند که به این پدیده «اینترانت/Intranet» و «اینترنت/Internet» اطلاق شد. بدین ترتیب، فضایی خلق شد که گیبسون به آن «فضای مجازی» اطلاق کرد، ولی به سرعت معلوم شد که «فضای واقعی و هوشمند» است.
▀█▄ ۳. «تورنت»
در گام بعد، و وقتی مراجعه به برخی سرورها در اینترنت برای برداشت اطلاعات یا بهرهگیری از برنامههای اجرایی تراکم یافت و دشوار شد، فناوری «تورِنت/Torrent» پدید آمد.
بر مبنای این فناوری، اطلاعات مستقر در تمام یارانههای متصل به شبکه «تورنت» اعم از «سرور» یا «کلاینت»، در یک سرور مرکزی به نام «تــرَکِر/Tracker»، نمایه میشود، و اطلاعات مورد نیاز هر کاربر از مناسبترین اتصال موجود در شبکه «تورنت» تأمین میگردد.
بدین ترتیب، نظام اشتراکگذاری اطلاعات، نامتمرکز و هزاران برابر چابک میشود؛ همچنین، موجودیت اطلاعات هم باثباتتر و امنتر میگردد.
اگر قبل از شکلگیری فناوری «تورنت»، اختلال یا نابودی یک سرور میتوانست موجودیت اطلاعات را تهدید کند، در فضای «تورنت» احتمال وقوع این اختلال بسیار کمتر و کمتر، و نزدیک به صفر منطقی میگردد.
▀█▄ ۴. «بلاکچِین»
اما همچنان «ترکر» به عنوان «گره/Node» مرکزی، تهدیدی علیه حیات نامتمرکز اطلاعات است، و «بیتتورنت/BitTorrent» یک مرجع رمزگذاری نظارتی قابل تهدید را تشکیل میدهد.
در گام بعد، فناوری «بلاکچین/Blockchain»، از این محدودیت عبور میکند، و هر واحد اطلاعات در درون خودش یک «رمزیکتا/hash» پیدا میکند که این رمز یکتا بین همه کاربران به اشتراک گذاشته میشود و به محض اشتراک، دیگر قابل تغییر و حذف نخواهد بود.
«بلاکچین» در وضع ایدهآل خود، فاقد هر نوع «گره/Node» است و توسط منطق دودویی شمار انبوه رایانههای متصل به اینترنت، پشتیبانی میگردد.
▀█▄ ۵. «اقتصاد مالی بلاکچِینی»
بر بستر «بلاکچین»، سنخی از «قرارداد اعتباری سایبر» شکل میگیرد که میتواند منشأ «زیست اعتباری» تازهای شود. اطلاعات، تعهدها، معاملات، در این حیطه اتوماتیک «رمزیکتا/hash» میگیرند، و این «رمزیکتا» میان میلیونها رایانه به اشتراک گذاشته میشود و قابل محو و نابودی نخواهد بود.
بنا بر این، اگر یک فروشگاه اینترنتی یک اعتبار یا رمز تخفیف را به یک کاربر اختصاص دهد، اختصاص این کد توسط همه مشارکتکنندگان فضای سایبر به رسمیت شناخته و قطعی میشود و لایتغیر خواهد بود.
حالا، «اقتصاد مالی»، میتواند پایگاهی در یک فضای مطمئن بیابد که ضامن آن، نه فیالمثل یک بانک مرکزی یا چند بانک مرکزی، بلکه زیست سایبر میلیونها رایانه است.
▀█▄ ۶. «سهپارهاقتصادنوین»
به عبارت «اقتصاد مالی» در عبارت اخیر دقت کنید
در واقع، تاریخ علم اقتصاد یا علم ثروت ملل را باید به دو لایه «اقتصاد عینی مبتنی بر تولید کالا» و «اقتصاد مالی» تقسیم کرد، و حالا، با شکلگیری رمزارزها، این «اقتصاد مالی» به دو مرحله کلی «اقتصاد مالی مبتنی بر اعتبار بانک مرکزی ملی» و «اقتصاد مالی مبتنی بر تعهدات اعتباری فراگیر سایبر» منقسم میگردد.
▀█▄ ۷. «فراسوی بیتکوین»
در این میان، «بیتکوین» یک رمزارز کامل از سنخ منطق بلاکچین نیست، بلکه مشهورترین حرکت در این مسیر است که هنوز به «گرهها/Nods» و محدودیتهایی منوط میگردد، هر چند که در قیاس با پول مبتنی بر اعتبار بانکهای مرکزی ملی چابکتر و سیالتر عمل میکند.
****امروز، اقتصاد جهان بر مبادله کوینهای متعدد و متنوعی مبتنی شده است که از مبادله طلا و اکسیر و لِوِل بازی کلشآوکلنز گرفته تا خرید و فروش کدهای تخفیف فروشگاههای اینترنتی و تا خرید و فروش کوینهای ارزهای رمزی اتساع دارد.
کل پیکره این «اقتصاد مالی نوظهور» به اندازه «اقتصاد مالی پس از برتون-وودز» اعتباری است، و به اعتبار قراردادی و همچنین به هستی تاریخی «اقتصاد عینی مبتنی بر تولید کالا» منوط خواهد بود از این قرار، جنبههای حقوقی رمزارز، علی الاصول نباید چندان متفاوت از ابعاد حقوقی «اقتصاد مالی پس از برتون-وودز» تحلیل شود.
░▒▓ کلیدواژگان: فیلوجامعهشناسی، فیلوویدئو، رمزارز، بیتکوین، پول.
░▒▓ لینک نمایش/دانلود تصویرنوشت:
http://video.philosociology.com/2022/04/20/%e2%96%80%e2%96%84%e2%96%88%e2%96%8c-%d8%aa%d8%b5%d9%88%db%8c%d8%b1%d9%86%d9%88%d8%b4%d8%aa-%d8%b1%d9%85%d8%b2%d9%be%d9%88%d9%84-%d8%af%d9%82%db%8c%d9%82%d8%a7%d9%8b-%da%86%db%8c%d8%b3/
مأخذ:فیلوویدئو
هو العلیم